Web Analytics Made Easy - Statcounter

یوسف عزیزی پژوهشگر سیاستگذاری عمومی دانشگاه ویرجینیا تک واشنگتن معتقد است که ایران به واسطه برجام، در رویکرد هسته‌ای تغییر رفتار داده است.

به گزارش خبرنگار حوزه نفت خبرگزاری برنا، یوسف عزیزی پژوهشگر سیاستگذاری عمومی دانشگاه ویرجینیاست.

با توجه به اهمیت موضوع برجام و سیاست آمریکا در مقابل ایران و وضعیت بازار انرژی و نفت و گاز دنیا با این پژوهشگر سیاست گذاری عمومی و استاد دانشگاه ویرجینیا گفت وگو کردیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

اظهارات وی در گفت وگو با خبرنگار گروه اقتصادی خبرگزاری برنا در ۲ بخش به مخاطبان ارایه می شود که بخش اول به شرح زیر است:

برنا: نظر شما در مورد برجام چیست و آیا برجام یک توافق اقتصادی است یا امنیتی یا ترکیبی از هر دو؟

عزیزی: در مورد ایران، همانطور که گفتمان دولت آقای روحانی و آقای ظریف از سال 92  مشخص بود، متهم کردن ایران به عنوان بازیگر بد صحنه بود. زیرا از دیدگاه آن‌ها ایران توانایی مذاکره نداشت و اقدامات مناسبی را از نظر بازیگران بین‌المللی برای امنیت، صلح و ثبات بین الملل انجام نداده بود.

پس شما می­‌بینید یک سیر بلند بالایی از مقصر جلوه دادن ایران و اهداف متفاوت و مسیرهای متفاوتی را رفتند و برجام نیز نتوانتسند پاسخ مناسبی به ملاحضات آقایان ظریف و روحانی باشد.

بگذارید اول به ماهیت برجام برای طرف آمریکایی بپردازیم و از داخل آن اتفاقاً خیلی از مسائل در مورد ایران هم به دست خواهد آمد. آمریکایی­‌ها مخصوصاً در دولت اوباما با استفاده از تجربه‌­ی 30 ساله خود در دوران انقلاب اسلامی و مخصوصاً آن خرابکاری بزرگ بوش، یعنی حمله به افغانستان و عراق فهمیده بودند که  با این کارها دروازه­‌های شرقی و غربی ایران را باز کنند.

ایران برای چندین قرن در فضا خود محبوس شده بود و در حقیقت توسعه ایران و گسترش نفوذ ایران از آن زمان شدت بسیار بالایی گرفت. تا قبل از رژیم صدام حسین در سمت غرب، رژیم طالبان در سمت شرق مرزهای ایران، مشکلات امنیتی می‌توانستند به وجود بیاورند که در عمل توانایی آن اقدامات را نداشتند لذا ایران آزادی عمل پیدا کرد.

درست است که دولت بوش اهدافی برای حمله به ایران هم داشت و طرح­‌های آن‌ها روی میز بود اما به خاطر رشادت‌­های مقاومت عراق و خود سردار سلیمانی و کسانی مثل ایشان، ماشین جنگی آمریکا در عراق به گل نشست. حتی دولت بوش در دوره دوم خود درصدد بود به ایران روی خوش نشان دهد.

اما دولت اول احمدی نژاد در سال‌­های اول روی خوش نشان نمی‌­داد و قصد داشت دست ایران را پرتر کند. دولت اوباما از این تجربیات درس خوبی گرفته بود و قصد داشت با ایران وارد یک معامله شود. اما این معامله به معنای معامله اقتصادی نیست. این معامله به معنای فراموش کردن تمام اتفاقاتی که در گذشته بین این دو کشور و تاریخ دو ملت و دو نظام آمده است.

برنا: دکترین اوباما در مقابله با ایران چه بود؟

عزیزی: زمانی که اوباما سر کار می­‌آید، می­‌خواهد یک نگاه دیگری نسبت به ایران داشته باشد، در همان زمان­، اعلام رسمی سیاست خارجی آمریکا می‌­شود و آمریکا باید به سمت شرق توجه کند. زیرا مشکل اصلی امنیتی آمریکا در دهه­‌های آینده چین هست.

چین تنها رقیب هم تراز آمریکا در سیاست جهانی خواهد بود و بنابراین آمریکا به خاطر این درگیر جنگ­‌های خاورمیانه شده بود، هزینه‌­های زیادی را در جنگ‌­های خاورمیانه پرداخت می­‌کرد و خود دولت­‌های آمریکا می‌­دانستند که راه فراری از این جنگ‌­ها وجود ندارد.

این جنگ­­‌ها فقط باعث شد که ایران قدرت بگیرد و در واقع جان، مال، انرژی و پول آمریکایی‌­ها در این جا هدر رفت. بنابراین اوباما یک سیاستی داشت که این سیاست به نام اوباما دکترین شناخته می‌شود.

مصاحبه مفصل اوباما با مجله اتلنتیک هست که توضیح می­‌دهد یکی از دلایل این نگاه به ایران و تعامل با ایران این بوده که بتواند یک موازنه قوا را در خلیج فارس، بین ایران، عربستان و در خاورمیانه بین ایران، عربستان، ترکیه و اسرائیل به وجود بیاورد. تا آمریکا بتواند با ایجاد این موازنه قوا نیرو و امکانات خود را به سمت شرق آسیا بچرخاند. این سیاست هم سیاست غریبی نیست. سیاست دو ستونی نیکسون بود، زیرا زمانی که نیکسون با شاه رفیق بود این سیاست را داشتند.

برنا: منظور از سیاست موازنه قوا چیست؟

عزیزی: یعنی سیاست موازنه قوای منطقه­ توسط قدرت­‌های بزرگ، این سیاست نیز به این دلیل ایجاد می‌شود که قدرت­‌های بزرگ به جای درگیر شدن مستقیم در برقراری صلح و ثبات، در یک منطقه نیروهای خود را معطوف به آن کنند و رقابت جهانی قدرت­­‌های بزرگ در آن جا شکل بگیرد.

بنابراین نکته‌­ای که در مورد اوباما وجود داشت، متوجه این موضوع شد که قدرت ایران در منطقه حذف شدنی نیست و مجبور است ایران را به سمت یک همکاری و تعامل امنیتی بکشاند.

لذا مسئله این بود که رابطه با ایران رابطه آسانی نبود. اولین راهی که برای ورود به بحث مذاکرات با ایران وجود داشت بحث هسته‌­ای بود. چرا بحث هسته‌­ای بود؟ زیرا اگر بین ایران و آمریکا تنها پرونده­ای که قابلیت اجماع قدرت­‌های جهانی روی آن در سازمان ملل، مخصوصاً روسیه، چین و کشورهای اروپایی وجود داشت، همین بحث پرونده هسته‌­ای ایران بود.

دولت اوباما به این درک رسیده بود که بدون همراهی چین و روسیه، هر گونه فشار به ایران نمی‌­تواند به هدف ختم شود. برای آمریکا­هایی که به دنبال مهار ایران هستند. همان سیاستی که در مورد شوروی هم در دوران جنگ سرد داشتند و سیاستی که تا حدی در مقابل چین دارند.

سیاست مهار ایران در دولت­‌های مختلف آمریکا ثابت است و تنها تغییر استراتژی می‌دهند یعنی استراتژی­‌های آن‌ها ممکن است تغییر کند اما هدف کلی که مهار ایران بوده تغییر نمی‌­کند. لذا اوباما هم دنبال مهار ایران بود. در مورد مهار ایران یک طیفی آن طیف تندرو است مثل جان بولتن که اگر بشود به تغییر رژیم هم فکر کنیم برویم و روی این تغییر رژیم فکر کنیم و برای آن برنامه­‌ بگذاریم.

بنابراین بخشی از بدنه سیاسی آمریکا، سازمان‌­های جاسوسی آمریکا، کنگره آمریکا همیشه به دنبال این هدف بوده است حتی اگر سران آمریکایی بگویند نه رژیم چنج نمی­‌خواهیم اما حتماً برای این مسئله فکر و برنامه و هدفگذاری می­‌کنند.

اما نکته‌­ای در مورد مهار ایران هست برای بدنه اصلی تصمیم‌­گیری آمریکا بعد از این که متوجه قدرت ایران چه از نظر داخلی و چه از نظر منطقه­‌ای شدند بحث رفتار ایران هست. یعنی اگر بتوانیم تغییر رفتار ایران را ایجاد کنیم و به دست بیاوریم این بزرگترین دستاورد است.

این تغییر رفتار منطقه‌­ای، موشکی، امنیتی هست، این‌ها اهداف اصلی است. بحث­‌های حقوق بشر در سیاست خارجی آمریکا صرفاً به عنوان یک ابزار است. اما آقای اوباما دنبال این بود که چگونه می­‌تواند رفتار ایران را در حوزه هسته­‌ای، موشکی، منطقه­ای تغییر بدهد و البته موفق هم بود.

برنا: برجام چه ارتباطی با تغییر رفتار ایران داشت؟

عزیزی: برجام اولین قدم برای تغییر رفتار ایران در این سه حوزه بود و موفق هم شد. حداقل در حوزه هسته‌­ای توانست رفتار ایران را تا حدی تغییر بدهد، در یک چارچوب مشخصی بیاورد، تحت نظارت‌­های شدید بیاورد.

بنابراین برای آمریکایی­‌ها بحث اصلی بحث اقتصادی از اول نبود. یعنی آمریکا اگر حوزه اقتصادی برای آن‌ها اولویت اول بود باید بسیاری از تحریم‌­های دیگر که باعث می­شد شرکت­‌های آمریکایی نتوانند در ایران سرمایه‌­گذاری کنند را معلق می­‌کردند یا حداقل با دستور اجرایی رئیس جمهور جلوی آن‌ها می‌ایستادند.

در حقیقت تحریم­‌های یک جانبه آمریکا بر ضد ایران روی پای خود مانده بود صرفاً تحریم­‌های ثانویه، تحریم‌­هایی که روی کشورهای دیگر برای سرمایه‌­­گذاری و مبادله با ایران بودند آن هم در بخش تحریم‌های هسته­ای لغو شد.

آیا آمریکا اصلاً به فکر بحث اقتصادی نبود؟ چرا آمریکایی‌­ها به واسطه کشورهای اروپایی در زمینه صنایع هواپیمایی و مسائلی مثل این‌ها بود که به صورت خیلی قطره چکانی از اقتصاد بین‌الملل و فضای اقتصاد بین‌الملل به جامعه ایرانی تزریق شود.

مثلاً ماشین‌­های خیلی با کلاس‌­تری وارد شود، نفت فروش رود، ارزی داخل بیاید. نفت هم بیشتر به سمت همان بازارهای غربی فروش برود و خیال آن‌ها از بحث امنیت انرژی بیشتر باشد هم این که یک مقدار وضعیت ایران بهتر شود و نشان بدهد به ایران که اگر در پرونده‌­های مختلف با آمریکا راه بیایید وضعیت اقتصادی شما می‌­تواند بهتر شود و این باعث شود که مردم تغییر رفتار بدهند.

انتهای پیام/

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: نفت توافق برجام تغییر رفتار تغییر رفتار ایران مهار ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۲۵۰۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دموکراسی دروغین آمریکا و برخوردهای دوگانه

هر چه زمان می‌گذرد،ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید آشکارتر می‌شود و ملت‌های جهان متوجه می‌شوندآنچه در بسته پر زرق و برق دموکراسی و حقوق بشر در بسترنظام لیبرالیستی به آن‌ها عرضه شده،دروغی بیش نبوده است.

به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: هر چه زمان می‌گذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان امریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر می‌شود و تازه مردم امریکا و ملت‌های جهان متوجه می‌شوند آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» به آن‌ها عرضه شده، دروغی بیش نبوده است.

این روزها جامعه دانشگاهی امریکا با التهابات شدیدی مواجه است آن هم نه برای نیازهای مادی یا ضعف در بخش‌هایی از نظام آموزشی، بلکه برای موضوعی که مقامات امریکایی از گذشته تاکنون به دروغ، خود را مدافع سرسخت آن می‌دانند و آن یدک کشیدن عنوان آزادی و حقوق بشر برای نظامی است که تجربه ۲۵۰ ساله حکمرانی درکاخ سفید مملو از ظلم و تعدی به حقوق انسان‌ها در همین بستر دروغین آزادی از نوع امریکایی آن بوده است.

چند روزی است که دانشگاه‌های امریکا صحنه تظاهرات گسترده دانشجویان و اساتید در حمایت از مردم مظلوم غزه و اعتراض به ارتکاب جنایات جنگی اسرائیل علیه فلسطینی‌ها است و همزمان پلیس و مقامات ایالتی در اقداماتی هماهنگ، تلاش می‌کنند با دستگیری‌های گسترده و تهدید به اخراج دانشجویان کمپ‌های تحصن دانشجویان را در دانشگاه‌هایی، چون تگزاس، کلمبیا و کالیفرنیا برچینند و با بیش از ۲۵ دانشگاه بزرگ این کشور برخورد پلیسی از نوع خشن داشته باشند.

نباید از این نکته غافل بود که محیط‌های علمی در امریکا در چنبره دستگاه‌های نظامی و امنیتی است و همان‌گونه که برخی تحصیلکردگان این دانشگاه‌ها گفته‌اند نمی‌توان این مراکز را صرفاً محیط‌های علمی دانست و طبیعی است وقتی محیطی با کارکرد چند منظوره فعالیت می‌کند، هرنوع اعتراض اجتماعی یا سیاسی زیر ذره بین نهادهای امنیتی- نظامی قرار می‌گیرد و پلیس با مشاهده اتفاقی یا اعتراضی در دانشگاه به خود اجازه می‌دهد به این محیط‌ها وارد شده و آن‌ها را سرکوب کند. اتفاقی که این روزها در دانشگاه‌های امریکا می‌افتد از این جنس است. حتی برخی از مدیران دانشگاه‌ها به دلیل واکنش‌هایشان به ناآرامی‌ها مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. تا آنجا که سنای دانشگاه کلمبیا قطعنامه‌ای را تصویب کرد که مینوش شفیق، رئیس بریتانیایی- امریکایی دانشگاه کلمبیا را که اصالتی مصری دارد، به بی‌توجهی به طی روند قانونی در قبال دانشجویان و آسیب رساندن به آزادی علمی در نتیجه سرکوب اردوگاه معترضان متهم کرد. شفیق به پلیس نیویورک مجوز داده بود وارد اردوگاه دانشجویان دانشگاه کلمبیا شود و اقدام به بازداشت دسته‌جمعی بیش از ۱۰۰ دانشجو کند. این اجازه، بحرانی کم‌سابقه را در تاریخ این دانشگاه برجسته امریکایی رقم زد. آخرین باری که مقامات دانشگاه کلمبیا به پلیس اجازه داده بودند وارد فضای دانشگاه شود و دانشجویان معترض را سرکوب کند، به اعتراضات سال ۱۹۶۸ (حدود ۵۶ سال قبل) علیه جنگ ویتنام برمی‌گردد. درنتیجه این اعتراضات، دانشگاه کلمبیا اعلام کرد تا پایان نیم‌سال تحصیلی کنونی، کلاس‌های خود را به صورت نیمه‌حضوری و نیمه‌مجازی برگزار می‌کند. در همین حال، سخنگوی این دانشگاه می‌گوید شرکت‌کنندگان در تجمعات حامی فلسطین، در حال شناسایی هستند و با اخراج موقت از دانشگاه مجازات خواهند شد. این وضعیت دانشگاهی است که در میان دانشگاه‌های دنیا برند محسوب می‌شود و جوانان کشورهای دیگر برای رسیدن به آنجا سر و دست می‌شکنند.

ورودپلیس به دانشگاه کلمبیا و دیگر دانشگاه‌های امریکا را مقایسه کنید با اتفاقی که در کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ در ایران افتاد. با این تفاوت که اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های امریکایی نه موضوع داخلی، بلکه یک موضوع جهانی و اعتراض به نسل کشی بود که توسط رژیم صهیونیستی ده‌ها هزار کیلومتر دورتر از سرزمین امریکا اتفاق افتاده است. آنچه در دانشگاه‌های امریکا در حال رخ دادن است بسیار متفاوت از آن چیزی است که در سال ۷۸ در کوی دانشگاه اتفاق افتاد. اعتراضات دانشگاه‌های امریکا صرفا تجمع و تحصن مسالمت آمیز برای نسل کشی مردم غزه بود که با خشونت بی‌حد و حصر پلیس با ورود به دانشگاه صورت گرفت و دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر و بازداشت شدند.

تجمعات این روزهای دانشگاه‌های امریکا که در بستر نظام لیبرالیسم و با شعار آزادی و دموکراسی شکل گرفته به خشونت انجامیده و هزاران دانشجو و استاد روانه بازداشتگاه‌های پلیس شده‌اند و در آستانه اخراج و تعلیق قرار دارند. این در حالی است که در حادثه کوی دانشگاه تهران اعتراضات ساختارشکنانه و صرفا با رویکرد داخلی و با خشونت و تخریب اموال دانشگاه بود و وقتی پلیس برای فروکش کردن این وضعیت وارد کوی دانشگاه شد از تاج زاده معاون سیاسی وقت وزارت کشور گرفته تا معین وزیر علوم به صحنه آمدند و پلیس را مورد عتاب قرار دادند تا جایی که از شورای امنیت ملی مجوز عدم ورود پلیس در دانشگاه را دریافت کردند. تفاوت دو محیط علمی در ایران و امریکا برای دو تجمع کاملاً متفاوت، تا این حد است که در امریکا پلیس تحت حمایت رئیس دانشگاه و همه ارکان حکومت وارد دانشگاه می‌شود و هر رفتار خشنی را انجام می‌دهد ولی در ایران هر رفتار خشنی توسط تعدادی دانشجو در محیط دانشجو صورت می‌گیرد و مورد حمایت مسئولان وقت وزارت علوم قرار می‌گیرد. در امریکا دانشجو و استاد کتک می‌خورد و اینجا پلیس با آجر و سنگ مورد حمله قرار می‌گیرد. در امریکا مهد دموکراسی دروغین، رئیس دانشگاه و مسئولان کاخ سفید برای ورود پلیس آن هم برای ضرب و شتم و دستگیری معترضان دانشجویی به خط می‌شوند و اینجا عکس آن عمل می‌کنند.

آنجا با اعتراض دانشجویان در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کنار دانشجویان قرار می‌گیرد، کتک می‌خورد، روانه بازداشتگاه پلیس و در معرض اخراج و تعلیق قرار می‌گیرد، اینجا ازکسانی که کوچک‌ترین حرکت پلیس کشورمان را زیر ذره‌بین قرار می‌دادند و برای آن توئیت می‌زدند و فضای مجازی را برای حرکت بر ضد پلیس آماده می‌کردند، خبری از تقبیح حرکت خشن پلیس امریکا و برخورد با استادان و دانشجویان نیست. اینجا خبری از جیغ بنفش زیبا کلام، حاتم قادری، محمد فاضلی و مویه کردن آن‌ها برای دانشجویان و اساتیدی که هر روز در زیر مشت و لگد پلیس امریکا قرار دارند، نیست. البته نمی‌توان به این افراد خرده گرفت چراکه وقتی حقانیت موضوعی در زیر چتر لیبرالیسم و دموکراسی غربی تفسیر شود، خونریزی کودکان غزه مباح و تظلم‌خواهی دانشجو و استاد امریکایی برای کودکان و زنان غزه عمل خلاف و مستحق مجازات از نوع رفتار پلیس امریکا خواهد بود.

دیگر خبرها

  • اظهارات جدید علم‌الهدی درمورد وقایع دانشگاه‌های آمریکا؛ ببینید چطور استاد دانشگاه را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند
  • ظریف: یکی از دلایل موافقت آمریکا با برجام، کاستن از حضور خود در منطقه بود / اعراب منطقه و اسرائیل به همین دلیل با برجام مخالف بودند؛ نمی‌خواستند شاهد کاهش حضور آمریکا در منطقه باشند / خیال می‌کنیم اگر در روندی شرکت نکنیم شکل نمی‌گیرد / در کاسپین این اشتبا
  • روایت ظریف از دلایل موافقت آمریکا و مخالفت اعراب و اسرائیل با برجام
  • دموکراسی دروغین آمریکا و برخورد‌های دوگانه
  • دموکراسی دروغین آمریکا و برخوردهای دوگانه
  • دستگیری ۹۷ دانشجوی معترض از ۲ دانشگاه آمریکا
  • ۹۷دانشجوی دانشگاه ویرجینیا و تگزاس آمریکا هم بازداشت شدند
  • جلائی‌پور، استاد دانشگاه: برای عملیات «وعدهٔ صادق» به قدر کافی پیوست‌های دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده/ به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، شاهد تجدید طرح گشت ارشاد بوده‌ایم
  • تداوم سرکوب دانشجویان در آمریکا؛ ده‌ها دانشجو در دانشگاه ویرجینیا دستگیر شدند
  • آمریکا ۸۱ فروند بمب‌افکن اسقاط برای کی‌یف خرید؛ اهداف پنهان واشنگتن زیر ذره‌بین رسانه‌ها